بنام خدا
تاریخچه تحقیقات علوم روحی
برگرفته از: تاپ فروت. انجمن متفاوت ایرانیان
سال 1855
در این سال نام " دانیل داگلاس" بعنوان مدیومی با موهبت پدیده های فیزیکی بر سر زبان ها افتاد. این مدیوم توانا توانست تا که انواع و اقسام پدیده های فیزیکی را در جلسات ارتباط با ارواح به نمایش بگذارد. او در تاریخ 1833 در "ادینگبورگ" بدنیا آمد اما بعد از مهاجرت به ایالات متحده بود که پی به توانائی شگرف خود برد. او پس از مراجعت به انگلستان بسیار مورد توجه قرار گرفت و در بسیاری از جلسات روحی حضور فعال نمود.
دانیل داگلاس
در همین سال مدیوم توانای دیگری بنام دکتر "هنری اسلید" وارد عرصه اسپیریتیسم شد . نکته جالب در مورد این مدیوم این بود که یک لوح سنگی را درون جعبه ای قفل شده قرار می دادند و پس از اتمام جلسه و پس از باز نمودن درب جعبه تخته سنگی با نوشته های حک شده بر روی آن مشاهده میشد. برای کسب اطمینان از صحت توانائی این مدیوم آزمایشات فراوانی بر روی وی انجام گرفت و در هر یک از جلسات افراد مختلفی که همگی از منتقدان اسپیریتوالیسم بودند وضعیت وی را کنترل می نمودند و در آخر توانائی وی مورد تائید قرار گرفت و رسماٌ به انجمن مدیوم ها پیوست.
نمی توان قبل از معرفی " الکساندر آکاساکوف" وقایع تاریخی این سال را بپایان رساند. او رایزن و مشاور تزار روسیه و از پیشگامان اسپیریتوالیسم در روسیه بشمار می رود. او شیفته "سوئیدنبورگ" بود و تحقیقات فراوانی در زمینه اسپپیریتیسم و خصوصاٌ "تله پاتی" انجام داد. " آندرو جکسون دیویس" از مشهورترین دانشمندان علم نوین شناخت ارواح ، در کتب متعدد خود به ملاقات های خویش با این محقق و سطح بالای آگاهی وی اشاره نموده است.
اندرو جکسون دیویس
سال 1856
در این سال "آلن کاردک" ، یکی از 4 دانشمند بزرگ علم نوین شناخت ارواح کتاب مشهوخود بنام "کتاب ارواح" را منتشر نمود. این کتاب شرحی است بر آشنائی این دانشمند با اسپیریتوالیسم و نتایج حاصله از نخستین تحقیقات وی."کاردک" در طول مدت فعالیتش در ارتباط با علم نوین شناخت ارواح کتب و مقالات فراوانی را منتشر نمود . در پست های بعدی بطور کامل تری این دانشمند را به شما معرفی خواهم نمود.
"جیمز استوارت پیبلس" یکی دیگر از مشتاقان اسپیریتوالیسم بود که برای پیشرفت و توسعه این علم منشاء خدمات فراوانی گردید. او پس از کسب دانش روحی مسافرت های متعددی در سراسر ایالات متحده و برای معرفی اسپیریتوالیسم ترتیب داد و برای آنکه به هدف خویش رسیده باشد به دور دنیا سفر نمود و جلسات متعدد روحی را در حضور بزرگان و دانشمندان بین المللی برگزار نمود . او چنین ادعا داشت که فرشتگان متعددی همواره در کنار وی حضور دارند و او را در دریافت الهامات یاری نموده و در مقابل پلیدی ها از وی مراقبت می نمایند.
سال 1863
در این سال "آندرو جکسون دیویس" که قبلاٌ به نام وی اشاره نموده بودم نخستین "انجمن تبادل اطلاعات روحی" را در شهر نیویورک تاسیس نمود. این شخص که بصورت مادرزادی از موهبت مدیومی برخوردار گشته بود در یکی از تجارب خواب مغناطیسی خود توانست تا که به طبقات بالای جهان روحی سفر نموده و مدتی را در آنجا سپری نماید. او پس از بازگشت از خواب مغناطیسی کتب و مقالات متعددی را در رابطه با زندگی پس از مرگ به رشته تحریر درآورد. در بین محققان روحی از این شخصیت برجسته بعنوان پدر بانیان انجمن های تبادل اطلاعات روحی نام برده و قسمتی از انجمن روحی نیویورک که تا به امروز فعال می باشد را بصورت موزه به کلیه آثار و مقالات و وسائل تحقیقاتی وی اختصاص داده اند.
در این سال پروفسور "آگوستوس مورگان" از اولین زیست شناسان انگلیسی بود که نسبت به تحقیق در زمینه امکان ارتباط با ارواح و اثبات اینکه اسپیریتیسم چیزی جز شعبده بازی ماهرانه نمی باشد ترغیب گردید. او پس از چند سال تحقیق و آزمایش بر روی مدیوم های روحی صحت مدعای اسپیریتوالیست ها و توانائی مدیوم ها در برقراری ارتباط با ارواح را تائید نمود. او در مقدمه کتاب همسرش تحت عنوان " از ماده تا روح" اینگونه عنوان نموده است که :
" ما از چند روز قبل از برگزاری جلسات کنترل شدیدی را بر وضعیت محل برگزاری ، مدیوم ها و سایر افرادیکه قرار بود در آن اماکن حضور یابند اعمال می نمودیم تا جای کوچکترین حقه و نیرنگی باقی نماند. باید متذکر بشوم که این کنترل و نظارت توسط افرادی که همچون خود من با نگاهی منفی و بدون ذره ای اعتقاد به امکان برقراری ارتباط با ارواح مردگان و برای اثبات این قضیه که ارتباط با ارواح چیزی جز ترفندی هوشمندانه و ماهرانه نمی باشند صورت می گرفتند اما در نهایت هم ارواح حاضر در جلسات را بطور کاملاٌ واضح مشاهده نموده و صدای آنها را شنیدیم . من کاملاٌ متقاعد شده ام."
آگوستوس مورگان
سال 1865
" آلفرد راسل والاس " ، منتقد ، تئوریسین ، انسان شناس ، روزنامه نگار ، جغرافی دان مادی گرای مشهور انگلیسی که تا قبل از این تاریخ بعنوان همکار "چارلز داروین" تحقیقات فراوانی را در تائید گرایشات مادی خویش انجام داده بود بطور ناگهانی در نشریه معروف "تایمز" پرده از تحقیقات چند ساله خود بر روی امکان ارتباط با ارواح برداشت و شجاعانه پس از تائید امکان برقراری ارتباط با ارواح به اشتباه خود مبنی بر انتقاد غیر منصفانه از اسپیریتوالیسم اعتراف نمود. چنین اعترافی آنهم از شخصیت مشهوری چون "والاس" باعث شد که تلاش محققان روحی برای تاسیس "انجمن ملی محققان روحی" در شهر "دارلینگتون" دو چندان شود که البته مورد موافقت مسئولان قرار نگرفت. همین تلاش در راه تاسیس این انجمن در دورانی که سخن از اسپیریتوالیسم می توانست مشکلات متعددی را برای گوینده آن داشته باشد نشانه ای از پیشرفت و فراگیر شدن این علم می داد.
آلفرد راسل والاس
سال 1866
در این تاریخ نخستین انجمن تبادل اطلاعات روحی در انگلستان در شهر "ناتینگهام" و توسط "جی.هیچکاک" افتتاح گردید تا به مانند مرکز مشابه خود در شهر نیویورک پذیرای محققان روحی و استماع سخنرانی ایشان باشد.
سال 1869
در این سال یک انجمن منظره ای همراه با یک کمیته متشکل از دانشمندان علوم مختلف جهت تحقیق در ارتباط با اسپیریتوالیسم تشکیل گردید. این کمیته در گزارش نهائی خود به تائید کامل علم نوین شناخت ارواح تقدام نمود که این گزارش بصورت کتابی در معرض مطالعه عموم قرار گرفت.
در همین تاریخ یکی از مشهورترین مدیوم های تاریخ یعنی دوشیزه " فلورانس کوک " پس از همکاری با دانشمند بزرگ علم نوین روحی یعنی "سر ویلیام کروکس" موفق شدند تا که به تجسد کامل روح متعلق به "کتی کینگ" اقدام نمایند. اهمیت کار این دو بزرگ علم اسپیریتوالیسم در این بود که روح "کتی کنج" جدا از مدیوم و در فاصله چند متری از وی تجسد یافت. جلسات روحی با حضور " فلورانس کوک " و "سر ویلیامز کروک" چند بار دیگر تکرار شد و توانستند تا که اطلاعات فراوانی را از روح این شخص بدست آورده و ضمناٌ تصاویر متعددی را نیز از این تجسد تهیه نمایند. "سر ویلیام کروکس" پس از انتشار مقالاتی در ارتباط با تحقیقات خود مورد انتقاد و حمله کلامی دانشمندان قرار گرفت تا جائیکه در نشریه "وقایع علمی" که هر سه ماه یکبار بچاپ می رسید از او بعنوان یک محقق روحی که پایه و مبنای تحقیقاتش بر هجویات استوار می باشند یاد شد. بیشترین حملات در ارتباط با ادعای وی مبنی بر تجسد روح "کتی کنج" بود که اکثر متتقدان شرح تحقیقات وی را یک بزرگ نمائی آشکار می دانستند. همین انتقادات تا پایان عمر "کروکس" را عذاب داد و هرگز نتوانست تا که منتقدان خویش را در ارتباط با آن تجسد تاریخی قانع نماید. متاسفانه نگارنده این کتاب در ارتباط با تصاویر بدست آمده از تجسد "کتی کنج" نظری غیر از برخی از محققان روحی که امروزه تحقیقات "کروکس" را با دیده تحسین می نگرند داشته و بدلایل مختلفی آنها را بسیار اغراق گونه و غیر واقعی می دانم. در قسمت "چگونگی تصویر برداری از ارواح ، با ثبت تعدادی از تصاویر مورد ذکر به دلایلی که باعث رد واقعی بودن آنها می باشند اشاره نموده ام . پیروزی منتقدان در برابر تحقیقات "کروکس" باعث گشت تا که تلاش دوباره محققان روحی در راه تاسیس "انجمن ملی محققان روحی" با شکست مواجه شود.
سر ویلیام کروکس
سال 1875
در این سال "دیوید دوگد" از مشهورترین مدیوم ها وارد عرصه علم نوین شناخت ارواح گردید. مسئله شگفت آور در ارتباط با توانائی این مدیوم در این بود که وی می توانست تا که در اتاقی کاملاٌ تاریک و با سرعت هر چه تمام یک تابلوی رنگ روغن با کیفیت بسیار بالا را نقاشی نماید. تابلوهای با ارزش فراوانی از این مدیوم بدست آمده اما مسئله ای که می تواند برای ما از اهمیت بیشتری برخوردار باشد نگارش کتاب مشهور" حافظ ، شاهزاده پارسی" است که وی در حالت خلسه و با استفاده از موهبت نگارش مستقیمی خود نگاشته و پس از اتمام منتشر نمود.
سال 1882 (شروع فعالیت انجمن تحقیقات روحی)
در این سال "انجمن تحقیقات روحی" تاسیس گردید . نخستین اعضاء که ضمناٌ بانیان این مرکز عبارت بودند از :
1- "هنری سدویک" ، بانی اصلی و رئیس انجمن. او سالهای سال از عمر خود را وقف تحقیقات بر روی پدیده های غیر طبیعی نمود و در این راه از مدیوم های متعددی بهره جست اما متاسفانه شرح تحقیقات خویش را هرگز منتشر ننمود .
2- "اف. دبلیو. می یرز" ، قائم مقام این مرکز تحقیقاتی که کتاب " ماهیت درونی انسان و بقای آن پس از مرگ " را منتشر نمود. این کتاب تا سالها بعد بعنوان یکی از کتب مرجع در مراکز معتبر تحقیقات روحی مورد بهره برداری قرار می گرفت.
3- "ادموند گورنی" ، نایب رئیس این مرکز که با بهره گیری از دانش روانشناسی بر روی پدیده "هیپنوتیزم" تحقیق نمود و مقالات بسیار قابل توجهی هم در همین ارتباط از وی منتشر گردید.
سال 1883
فیزیک دان و دانشمند بسیار مشهور "سر اولیور لودژ" بطور رسمی وارد عرصه علم نوین روحی گردید. لازم بذکر است که این شخصیت برجسته با وجودیکه در جلسات روحی حضور فعالی نداشت اما بشدت تحت تاثیر مباحث اسپیریتوالیسم قرار داشت و هرگز این علاقه وافر را پنهان ننمود. در بخش آینده با این شخصیت برجسته علمی بیشتر آشنا می شوید.
سال 1884
در این سال مدیوم مشهور دیگری بنام بانو " لئونور .ای. پایپر" معرفی و در طول دوران فعالیتش منشاء خدمات برجسته ای گردید. این مدیوم به دانشمندان روحی اجازه داد تا که از توانائی های وی جهت انجام تحقیقات خویش استفاده نمایند و مدت 45 سال از عمر خویش را به این امر اختصاص داد. بسیاری از افراد سرشناس در جلسات روحی که با استفاده از این مدیوم بزرگ ترتیب داده می شد شرکت نموده و در کتب و مقالات فراوانی توانائی های وی را مورد تمجید قرار داده اند. این بانوی بزرگ اسپیریتوالیست از موهبت ترنس مدیومی یا مدیومی در حالت خلسه کامل برخوردار بود و ارواح با استفاده از توانائی های گوناگون این مدیوم قادر به انجام تمامی پدیده های فیزیکی در جلسات روحی بودند.
دکتر "ریچارد هاجسون" از اولین اعضای انجمن تحقیقات روحی نوع جدید از تحقیقات بر روی توانائی های مدیومی را مورد استفاده قرار داد و در این راه از بانو "پایپر" بیشترین همکاری را دریافت نمود. او در پایان طرح تحقیقاتی خویش کاملاٌ به امکان برقراری ارتباط با ارواح ایمان آورد. چندی بعد او متوجه شد که از موهبت مدیومی کتابت مستقیم برخوردار می باشد و از این طریق اطلاعات فراوانی را از جها روحی کسب نمود.
سال 1885
در این سال "بالفور استوارت" برای مدت 2 سال ریاست جدید انجمن تحقیقات روحی را بر عهده گرفت. او تا قبل از این تاریخ همکاری مشترکی در نگارش نشریه "جهان ناشناخته" با پروفسور "تیت" انجام می داد. این نخستین نشریه بود که در تقابل با ماده گرائی و در ارتباط با جهان پس از مرگ بچاپ می رسید و مورد استقبال فراوان قرار گرفت.
بالفور استوارت
سال 1887
برای نخستین بار یکی از نشریات معتبر هفتگی به چاپ مقاله ای در ارتباط با اسپیریتوالیسم و تحت عنوان "دو جهان" اقدام نمود. این مقاله به قلم خانم " لئونور.ای.پایپر" بچاپ رسید. این مدیوم بزرگ به همین مقاله بسنده ننمود و با همکاری دیگر مدیران وقت "انجمن تبادل اطلاعات روحی" شهر ناتینگهام از جمله "آلفرد کیتسون" و "اچ.ای.کرسی" بولتون ماهانه این انجمن را منتشر نمود. در ارتباط با چاپ این ماهنامه نباید که نقش حمایتی "رابرت اوون" فراموش گردد.
سال 1893
بالاخره پس از تلاش فراوان نخستین "انجمن ملی محققان روحی" در ایالات متحده تاسیس شد. در همین تاریخ مدیوم پر قدرت دیگری با نام خانم "اوسپیا پاپایانو" به جامعه روحی معرفی گردید. در جلسات روحی که در حضور این مدیوم انجام می گرفت پدیده های شگرف روحی بروز می نمودند و همین امر باعث شد تا که نام وی هم بعنوان یک مدیوم نیرومند و خارق العاده و هم بعنوان یک مدیوم شیاد بر سر زبانها بیافتد.
در همین سال یکی دیگر از مدیوم های توانا بنام مستعار خانم "هالند" که از موهبت مدیومی کتابت مستقیم برخوردار بود وارد عرصه شد و اطلاعات فراوانی از طریق این مدیوم بدست آمده است. مهم ترین دستاورد این مدیوم کتاب شعری است که از مجموع کتابت مستقیم وی گردآوری و بعد از تکمیل منتشر شد. در سال 1903 این مدیوم کتاب "ماهیت درونی انسان" نوشته "اف.دبلیو. می یرز" را مطالعه نمود و پس از مدتی مشاهده شد که وی در حالت هوشیاری کامل و دقیقاٌ به همان روشی که "می یرز" در دوران حیات به کتابت مستقیم اقدام می نمود مشغول نگارش می باشد . پس از پایان کتاب این مدیوم عنوان نمود که تمامی این کتاب را از روح "می یرز" دریافت نموده است.
سال 1894
"لرد آرتور بلافورد" نخست وزیر انگلستان (از 1902 تا 1905) از علاقمندان و محققان اسپیریتوالیسم بشمار می رفت . در سال 1894 و قبل از کسب کرسی نخست وزیری بعنوان نخستین رئیس "انجمن تحقیقات پدیده های روحی" برگزیده شد و خدمات فراوانی در ارتباط با ارتقاء این علم به نام خود ثبت نمود. او شخصاٌ در ارتباط با مبحث "تله پاتی" بسیار علاقمند بود و تحقیقات فراوانی را در این ارتباط انجام داد. ده ها مقاله در ارتباط با شرح تحقیقات این دانشمند روحی بدست آمده است.
در همان سال بارون " فان شرنک نوتزینک" پروفسور فیزیک دانشگاه مونیخ و از پیشگامان علم نوین شناخت ارواح در کشور آلمان ، تحقیقات فراوانی را در زمینه جابجائی اشیاء مدیومی و نیز قالب سازی روحی انجام داد . در زمان حیات این دانشمند بزرگ آلمانی هیچ مدیوم توانائی در آلمان کشف نشده بود و لذا بالاجبار به لهستان سفر نمود و تحقیقاتش را بر روی یک مدیوم توانمند لهستانی انجام داد. او پس از اطلاع از حضور خانم "پاپایانو" در کشور ایتالیا بلافاصله بدان شهر مسافرت نمود و تا آخرین روز حضور این مدیوم در ایتالیا ماند و آزمایشات فراوانی را با استفاده از حضور این مدیوم انجام داد. او پس از پایان تحقیقات خویش به آلمان بازگشت و در شهر مونیخ یک مرکز تحت عنوان "انجمن تحقیقات متافیزیک " را افتتاح نمود.
سال 1899
دکتر "گوستاو گلی" ، فارغ التحصیل از دانشگاه پزشکی لیون کشور فرانسه که تحقیقات فراوانی را در ارتباط با اسپیریتوالیسم انجام داده و مقالات فراوانی را در نشریات متعدد فرانسه بچاپ رسانیده بود برای یک دوره 5 ساله ریاست "انستیتو بین المللی متافیزیک" را بر عهده گرفت. از وی کتب متعددی منتشر گردیده که از مهم ترین آنها باید به کتابی تحت عنوان "نهان بینی و تجسد" اشاره نمایم. این دانشمند موفق گردید تا که مشهورترین قالب مومی روحی را در یکی از جلسات خویش تهیه نماید که این قالب معروف کماکان در تالار ورودی این انستیتو در معرض مشاهده بازدیدکنندگان قرار گرفته است. این محقق مشهور برای ملاقات با دیگر محقق برجسته لهستانی بنام "کلوسکی" عازم لهستان بود که دچار سانحه هوائی شد و به جهان روحی پیوست.