عالم ارواح

وبسایت ماورالطبیعه و متافیزیک

وبسایت ماورالطبیعه و متافیزیک

در این وبسایت مطالب، عکس ها و کلیپ های دیدنی و خواندنی از عالم ارواح خدمت دوستداران علوم روحی تقدیم میگردد.

پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

ertebat/ba/nakhodagah

سه شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۳۲ ق.ظ

ارتباط با ضمیر ناخودآگاه

دکتر محمدجواد حریری

ارتباط


زمانی که هوشیار هستیم بخش  ضمیر آگاه  به صورت فعال عمل میکند و ضمیر ناخودآگاه  در وضعیت غیر فعال قرار می گیرد . در حالت هیپنوتیزم ،  ضمیر آگاه تا حدودی مهار شده و بخش ضمیر ناخودآگاه فعال میگردد . یا به زبان دیگر در وضع تعادل یا نزدیک به تعادل قرار میگیرد . در این شرایط امکان ارتباط و تأثیرگذاری بر روی ضمیر ناخودآگاه وجود دارد .تجسم خلاق

همه افراد بدون اینکه در ضمیر ناخودآگاه شان چیزی ثبت شده باشد و بی هیچ عیبی متولد میشوند ، اگر فردی رفتاری زشت یا  زیبا و افکاری درست یا نادرست  دارد ، چیزی است که در ضمیر ناخودآگاه او بعد از تولد وارد شده و ضمیر ناخودآگاه در ضبط این اعمال تقصیر و یا عیبی نداشته و درست آنچه را که قبلاً به او داده اند ، بعداً منعکس میسازد. ضمیر ناخودآگاه ما بصورت طوطی وار و با استدلال قیاسی دقیقاً همانطوری که برنامه ریزی شده،  عمل میکند . ضمیر ناخودآگاه مثل کامپیوتر عمل میکند و مانند آن هم برنامه ریزی میشود . حافظه یا محتوی ضمیر ناخودآگاه به چهار روش پر و برنامه ریزی می گردد .

برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه :

راه اول : از آنجا که در بچه ها قوه استدلال و تفکر بصورت استقرایی هنوز شکل نگرفته ، نحوه تفکر و استدلال آنها قیاسی و هیپنوتیزمی است ، لذا در دوران کودکی بسیاری از مطالب از طریق تقلید یا تلقین در ذهن کودک وارد میشود . بچه ها بصورت قیاسی نه بصورت استقرایی فکر میکنند و گاهی تا سنین بالاتر هم این طرز تفکر در بعضی از افراد باقی میماند.

توده عظیمی از میلیونها خاطرات در درون ما وجود دارد که سرشار از تأثیرات مطبوع و نامطبوع است ، وقتی این خاطرات علی الظاهر فراموش میشوند ، عملاً در باطن یا در ناخودآگاه ما ثبت میگردند . این خاطرات قادرند آثاری در ذهن ناخودآگاه ما بجا گذارند .                    تجسم خلاق

اثر صحبت ها و رفتارهایی که بچه ها در کوچکی می شنوند یا می بینند ، مشابه به تلقیناتی است که در یک نوجوان یا فرد بالغ بصورت هیپنوتیزم القا میگردد . متأسفانه در برخی  موارد ، این حرفها تلقیناتی منفی و مخرب هستند  برای مثال وقتی به کودک گفته می شود ” تو باید از کارهایت خجالت بکشی ، تو باعث خجالت و شرمندگی ما هستی ، تو در زندگی هیچی نمیشوی ، هیچ کس تو را دوست ندارد و جملاتی از این قبیل ”  این جملات در ضمیر ناخودآگاه بچه ضبط می گردد  و از آنجایی که این کودک معصوم قدرت قضاوت و ارزشیابی ندارد ، تمام آنها را بصورت دربست می پذیرد و رفتار و حرکات او بر اساس این الگوهای فکری و رفتاری تنظیم و در آینده به همان شکل ، ارائه میگردند .

اثرات جملات سر کوب کننده ای که ارزش و اعتبار کودک را مورد تردید قرار دهد،مثل ترمزی است که سالهای بعد جلوی پیشرفت او را میگیرد .

در حقیقت با این حرفها در ذهن بچه برای شکستهای بعدی در زندگی برنامه ریزی شده است . اگر ذهن بچه ها با تلقین ها و تشویق های خوب و سازنده برنامه ریزی نشود ، در بزرگسالی  ، شانس کمتری  برای پیشرفت خواهد داشت . به هر حال ۵ الی ۶ سال اولیه زندگی بچه ها بسیار حساس و سرنوشت ساز است و در حقیقت بنیان و اساس شخصیت و آینده آنها در این مدت برنامه ریزی میگردد.

 راه دوم: ضربه های روحی و جسمی

غالباً در افراد بالغ ضمیر ناخودآگاه از طریق آثار ضربه‎ها و شکستهای روحی وارد شده که ممکن است  از خاطر ما پاک نشوند و درسی که از این حوادث دردناک گرفته‎ایم، هیچگاه فراموش نشود، برنامه‎ ریزی می‎شوند. در شرایطی که فرد تحت تأثیر یک حادثه بزرگ قرار می‎گیرد، حالتی خاص به وی دست می‎دهد که متناسب با ابعاد حادثه  ، دریچه ضمیر ناخودآگاه وی بر روی تلقینات مثبت و منفی باز می گردد  و متعاقب آن  در افکار و رفتار فرد علائم و آثاری هویدا می‎شود که می‎توان آنها را با حادثه‎ای که در گذشته اتفاق افتاده،‌ مرتبط دانست.

حالت دیگری که در آن تلقین پذیری انسان در سطح بالائی قرادارد ، دچار شدن به ترس های ناگهانی است .  در حوادث بزرگ مثل مرگ ناگهانی بزرگتر یک خانواده، یا افرادی که فرد وابستگی عاطفی دارد و …  افراد در اوج ناامیدی و وحشت این حالت تلقین‎پذیری شدید را خواهند داشت. بطورکلی می‎توان گفت ،  فردی که  تحت تأثیر یک احساس شدید عاطفی قرار می‎گیرد،‌ حالتی که تلقین پذیری فرد  در درجه  بالائی است را تجربه میکند  و ذهن او را در شرایطی قرار می‎دهد که حوادث طبیعی، مانند تلقینات یک هیپنوتیزور عمل کرده و بشکل برنامه‎ریزی شده‎ای در ضمیر ناخود‎آگاه وی مستقر می‎گردد.

راه سوم: تلقین به نفس

مؤثرترین راه تلقین به نفس این است که بصورتی عادی درباره موضوع مورد نظر فکر کنیم. عده‎ای تصور می‎کنند. تلقین به نفس آن است که تعدادی جملات مثبت و با روح را روی کارتهایی بنویسند و روزی چند بار از روی آن بخوانند. البته این راه خوبی است و مؤثر واقع خواهد شد ولی راه اساسی و اصلی، فکر کردن بصورتی مثبت و سازنده درباره مساله مورد نظر است.

‌ انسان نمی‎تواند بشکلی فکر کند که با خودش حرف نزند ،  در شرایطی که فرد به موضوعی خاص  برای تلقین به نفس فکر می‎کند، در حقیقت با خودش حرف می‎زند.  مهمترین و مؤثرترین راه تلقین به نفس خواندن چند جمله خوب و سازنده یا تکرار آن با صدای بلند نیست، بلکه فکر کردن درباره آن است، بنابراین شخصی که مایل است در زمینه‎ای پیشرفت یا تغییر کند، باید درباره آن موضوع بیشتر و بیشتر فکر کند و برای اثبات و یا قبول آن دلایل قانع کننده‎ای بیاورد. جهت مسیر زندگی انسان در روزهای آینده با نوع افکار وی در امروز مشخص و برنامه‎ریزی می‎شود.

هیپنوتیزم می‎تواند تمام آن راههائی  را که گفته شد و می‎توانستند بوجود بیاورند،‌ به تنهایی ایجاد کند. در جریان هیپنوتیزم با ایجاد درجاتی ازریلکسی و وانهادگی در ضمیر آگاه، امکان دسترسی مستقیم به ضمیر ناخودآگاه فراهم می‎شود. در این زمینه امکانات با ارزشی در دسترس است، زیرا می‎توان  زمان، مکان و هدف را به دلخواه و بدقت تهیه و تدارک دید و مشخص کرد.

حالت هیپنوتیزمی یک جریان یا پدیده مصنوعی و غیر عادی نیست و در حقیقت همه ما در مدت شبانه روز بارها  حالت هیپنوتیزمی را تجربه می‌‎کنیم!

انسان وقتی شبها به بستر می‎‎رود، پس از مدتی یکدفعه از حالت بیداری به خواب نمی‎رود، بلکه این پدیده بصورتی تدریجی و مرحله به مرحله صورت می‎گیرد. عین این پدیده در موقع بیدار شدن در صبحگاه هم اتفاق می‎افتد یعنی ابتدا قدرت شنوایی بیدار می‎شود و بعد چشمها باز می‎شود. هیپنوتیزم نوعی خواب گذرا است بین حالت کسب قدرت شنوایی و پیدایش قدرت بینایی قرار می‎گیرد. در این مرحله، ضمیر آگاه فرد تا حدودی دچار خلسه  شده و در حالت آگاهی کامل قرار ندارد و از طرف دیگر به ظاهر خوابیده ولی در حالت خواب هم نیست.

این درست است که برخی از مشخصات ظاهری هیپنوتیزم مشابه خواب است و برای ایجاد آن در جریان تلقینات اولیه از لغت خواب استفاده می‎شود، ولی تفاوتهای زیادی این دو پدپده را از یکدیگر متمایز می‎کند. بطور واضح فرد خوابیده قادر به تکلم نیست، در حالیکه در شرایط هیپنوتیزمی ارتباط کلامی بخوبی برقرار است و سوژه نسبت به تلقینات ارائه شده عکس العمل مناسب نشان می‎دهد. این تفاوتها بخوبی توسط آزمونهای علمی و مشاهدات عینی نشان داده شده‎اند. در جریان هیپنوتیزم واکنشهای عصبی مانند حالت بیداری و بدون تغییر باقی می‎ماند (مگر اینکه برای ایجاد تغییراتی در آنها تلقینی شده باشد). در حالیکه این واکنشها در جریان خواب تا حد قابل ملاحظه‎ای کاهش می‎یابند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی