عالم ارواح

وبسایت ماورالطبیعه و متافیزیک

وبسایت ماورالطبیعه و متافیزیک

در این وبسایت مطالب، عکس ها و کلیپ های دیدنی و خواندنی از عالم ارواح خدمت دوستداران علوم روحی تقدیم میگردد.

پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قبض روح» ثبت شده است

بخشی کوتاه از کتاب «رحلت ارواح» یا خاطرات یک روح از لحظه قبض جان تا رسیدن به منزلگاه ابدی


رحلت ارواح


roh6969

فرامرز ملاحسین طهرانی

در یکی از صبحگاهان که عازم محل کارم بودم، طبق عادتی که داشتم مسافت زیادی را از خانه تا مترو پیاده طی کردم. در گذر از یکی از محله ­های سر راه، صدای شیون و گریه زنان و مردان به گوشم رسید. دیدم که مقابل یک خانه ­ای جمعیت سیاهپوش زیادی جمع شده و آمبولانسی هم سر کوچه پارک است. فهمیدم احتمالا قرار است جنازه­ ای تشییع شود. ایستادم و از یکی از نوجوانان محله که کناری ایستاده بود پرسیدم چه کسی قرار است تشییع شود. او گفت دختر جوانی به علت بیماری مرده است، و الان وی را از بیمارستان آوردند تا از مقابل منزلش تشییع کنند.

جلوتر رفتم، ولی شدت ماتم و عزای خانواده و بستگان آن دختر به قدری بود که باعث تاثرم می‌شد. درمیان جمعیت دختری با پوشش لباس بیمارستانی و روسری، سعی داشت خانمی که بیشتر از سایرین بی ­تابی می­کرد و گویی که مادر متوفیه بود را آرام کند و هنگامیکه دید سعی و تلاش وی بی ­فایده است، به نزد تک­ تک دختران و زنانی که گویا بستگان نزدیکش بودند، رفت و به آنها چیزهایی می­گفت ولی آنها توجهی به او نمی­کردند درنهایت کناری ایستاد و با سیمایی غمزده شاهد هیاهوی جمعیت شد. او را نگاه کردم قدری چهره و حالاتش با سایرین فرق داشت. به شدت رنگش پریده و مهتابی بود و مردمک چشمش به سفیدی می­زد و انگار سیاهی چشمانش رنگ به رنگ می‌شد وقتی خوب نگاهش کردم، ردی از امواج لطیف اثیری رشته مانند شبیه تارهای ظریف ابریشم پوست دست­ها و صورتش را تشکیل می­داد، به دقت نگاهش می‌کردم  که او متوجه نگاه من شد و به طرفم آمد منتها نه قدم زنان بلکه بصورت لیز خوردن به طرفم می­آمد و من تازه فهمیدم که این دختر یک روح است. او به من رسید و به من گفت آیا شما مرا می­بینید. گفتم بله شما را می­بینم آیا شما همان روحی هستید که قرار است هم ­اکنون تشییع شود؟ آن دختر با حالتی غمبار جواب داد: اول شما به من بگویید که آیا من مرده ام و اگر مرده ام چرا شما مرا می­بینید و اگر زنده ­ام چرا دیگران مرا نمی­بینند. من در جواب گفتم درست است شما هم­ اکنون یک روح رها و آزاد از قید و بند جسمانی هستید، اما من اعتقاد به مردن شما ندارم بلکه شما مثل سایرین زنده­ اید ولی خب، دیگر از آن جسم ثقیل و مادی بی ­نیاز شده ­اید و از این زمان به بعد تابع قوانین عالم ارواح خواهید بود.

آن دختر با تعجب پرسید: عالم ارواح. پس واقعا من مرده­ ام؟ و این جمله را باز هم تکرار کرد.

  ادامه مطلب ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۵
faramarz Tehrani

بخشی از کتاب الکترونیکی «خاطرات یک روح از لحظه قبض جان تا رسیدن به منزلگاه ابدی»


در معیت رسولان مرگ



Image result for ‫فرشتگان مرگ‬‎

فرامرز ملاحسین تهرانی

باز هم احساسی شبیه به کشش به سمت عقب و دور شدن از آگاهی محیطی به من دست داد و متوجه شدم که انگار در محیطی به وسعت بزرگترین دشت و صحرای خلقت، یکه و تنها درحال گذر هستم. اما صداهای فراوانی که پیرامونم بود نشانه ای از حضور هزاران و شاید صدهاهزار روحی بود که در حال گذر از این منطقه اثیری یا ذهنی بودند. همینکه به فکر روح همراه خویش افتادم، ایشان را در  کنار خود دیدم. با حضور ایشان دیگر خودم را در فضای بیکران کائنات  و طبقات روح تنها نمی دیدم. ایشان تکیه گاهی مطمئن برای من بود. دوشادوش یکدیگر در فضای نیمه تاریک و نیمه روشن آن جهان یا طبقه ای که هیچ چیزی در آن دیده نمی شد و همه جا را خلائی به وسعت تمامی هستی پر کرده بود، پرواز کرده و در خیال و تصورات خویش، خود را قادر به خلق صحنه ها و پدیده هایی می دیدیم که فعلا لزومی برای عملی کردن آنها نبود. زیرا همین حال و همین پرواز برایمان الهام بخش و نیروزا بود.

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۶ ، ۱۱:۳۹
faramarz Tehrani

بنام خدا

 

لحظه رحلت

 

رحلت

 

 

فرامرز ملاحسین طهرانی

برای اکثر مردم  این سوال پیش آمده است که پس از مرگ چه اتفاقی برایشان می افتد و چه مشاهداتی خواهند داشت. 

چیزی حدود نود درصد از مردم کره زمین مومن و به حیات پس از مرگ اعتقاد دارند و در طول زندگی بارها این سوال در ذهن همه ما و همه مردم موحد جهان مطرح شده که به هنگام مرگ و پس از خروج روح از بدن شاهد چه حوادث و  رخدادهایی خواهیم بود.

 

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۱۰:۴۳
faramarz Tehrani